یک فیلم یک زندگی

بررسی فیلم و سریال به زبان ساده

زندگی ادمها مثل یک فیلم میمونه یک سکانس یک کات یا یک دیالوگ باعث میشه یک فیلم به اثری موفق و به یادماندنی مبدل بشه یا برعکس ممکنه به یک فیلم ناامید کننده تبدیل بشه
یک کارگردان یا بازیگر با انتخاب درست خودش میتونه یک اثر ماندگار رو در کارنامه هنری خودش ثبت کنه
تنها چیزی که تو فیلم ها و زندگی واقعی ادمها یکسان اینه که که نمیشه یک اشتباه رو درست کرد یا عوضش کرد فقط باید با این اشتباه زندگی کرد باهاش کنار بیایم و از این اشتباه درس بگیریم
تو این وبلاگ میخوام نکات مثبت و تاثیر گذاری که از فیلم ها و سریال یاد میگیرم رو با دیگران با اشتراک بذارم شاید تجربه خوبی برای دیگران باشه
چه در زندگی چه در انتخاب یک فیلم.
چرا که می تونه یک نفر رو از دیدن یک فیلم بد منصرف کنم یا شاید راهنمایی باشه برای انتخاب یک مسیر درست
وقت و ثانیه ها خیلی ارزشمند هستند و نباید به راحتی هدر بروند
تنها فرق یک فیلم و زندگی ادمها اینه که لحظات فراموش نشدنی زندگیمون موزیک متن نداره

۲۵ مطلب با موضوع «فیلم» ثبت شده است

 

 

 

 

The.Professor.and.the.Madman

دیشب دنبال یک فیلم بودم که بدون هیچ گونه فکری ببنیمش
یک فیلم درام ساده بدون هیچ گونه درگیری فکری و ذهنی
دلیلی که این فیلم رو دیدم مل گیسبون بودم کسی هست که از ایشون بدش بیاد
دوم این که کارگردن این فیلم فرهد صیفی نیا نویسنده فیلم اپوکالیپو و باس شبکه استارز بود
فیلم در مورد زندگی و تلاش جیمز موری ویراستار دیکشنری زبان انگلیسی بود و نحوه اشنایی با
ویلیام چستر ماینر بازی شون پن یک قاتل که در یک تیمارستان تحت درمانه
داستان این فیلم جرقه دیدن این فیلم رو شعله ور می کنه حضور بازیگران بزرگی مثل شون پن،استیو کوگان
استفن دیلین استنیس براتیون گیمز اوف ترونز،جذابیت فیلم دو چندان میکنه
فیلم نکات مثبت خیلی خوبی داره که باعث میشه از دیدن این فیلم لذت ببرید
بازی های دیدنی و پر صلابت مل گیسبون،هنرمندی شون پن و استیو کوگان به همراه بازی خوب ناتالی دورمر
داستان و زندگی و کشمش هایی که جیمز موری برای به سرانجام رسوندن دیکشنری طی می کنه
کشش داستانی فیلم رو در حد قابل قبولی نگه میداره و ببینده رو درگیر نگه میداره
فضای سازی لوکیشن و طراحی صحنه و لباس به خوبی و زیبایی در عین طبیعی بودن
فضای اکسفورد قرن هیجده رو به واقعی ترین شکل به نمایش میذاره ویژگی ای که خیره کننده است
دوم کارگردانی صفی نیا در این فیلم حرفه ای و قابل قبوله بلده چه طور ریتم فیلم گیرا و درگیر کننده کنه
و باعث بشه ببینده تا انتها جذب و کشش ابتدایی فیلم رو از دست نده
صفی نیا کلا نویسنده خیلی خوبی هم هست درسته کم کاره ولی کارهای خوبی رو می سازه
کشش و فضایی که دو بازیگر بزرگ مل گیبسون و شون پن بوجود میارن برگ برنده این فیلمه
سکانس هایی که این دو در کناره هم وجود دارند بسیاز هنرمندانه و با کلاس کار شده
هنر شخصیت سازی و به بازیگری از بازیگران بزرگ این فیلم یکی از نکات ویژگی های خوب صفی نیا در این فیلمه
از دیدن این فیلم لذت بردم یک نکته مثبت دیگه از چهره پردازی خیلی خوبی برخوردار بود
من به این فیلم امتیاز هشت میدم
بارها از دیکشنری انگلیسی یا فارسی استفاده کرده بودم ولی هیچ وقت فکر نمیکردم
سال ها تلاش و ممارست برای به نتیجه رسیدن و چاپ شدن چنین کتابی صرف شده

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۸ ، ۲۳:۴۷
سجاد ابراهیمیان

 

بعضی از کاراکترها فقط برای یک زمان خاص ساخته شدن 
بعد از یک دوره ابهت و کارایی خودشون رو از دست میدن 
فیلم های اکشن با جلوهای ویژه بزرگ و ناب استفاده از بهترین تکنولوژی روز دنیا
هزینه سرم سام اور و به کارگیری بازیگران حرفه ای و جذاب به همراه ایرادتی مثل
کهولت ستاره فیلم عدم وجود داستان در خور توجه و مرتبط با روند داستان قهرمان فیلم
باعث میشه جذابیت و ابهت فیلم کاراکتر خدشه دار بشه و افسوس از بین بردن
خاطرات قدیمی رو بوجود بیاره چرا نسخه قدیم خیلی سرتر بود و برای حال حاضر نخ نما شده باشه
دقیقا باید اینو نکته رو گفت :
لطفا این فیلم را با احتیاط ببینید خطر از بین بردن خاطرات و نوستالژی خوب گذشته
این قسمت رامبو هم همین ایراد رو داره هیچ چیزی برای جذاب بودن نداره
 اکشن ابکی به تنهایی برگ برنده فیلم نیست استالونه هم دیگه مثل قدیم قبراق نیست
نه داستان کشش لازم داره نه بازیگرها به خوبی بازی می کنند

بدتر اینکه کارگردانی خوبی هم وجود نداره فقط دارند از برند رامیو استفاده می کنند همین

عجیب تر اینکه کارگردان فیلم ادرین کرانبرگ فیلم دیدنی Get the Gringo با بازی مل گیسبون

و کارگردانی چند قسمت سریال Narcos و Narcos: Mexico رو در کارنامه داره

ولی برای فیلم رامبو اخرین خون خلاقیت چه در داستان و روند فیلم از خودش بروز نمیده
تمام این فیلم به بیست دقیقه انتهایی فیلم خلاصه میشه که روند فیلم عوض میشه
اگر شما فقط دقایق انتهایی رو ببیند کمی از کاراکتر رامبو رو خواهید دید نه بیشتر
اونم با اغراق در خونریزی و به کارگیری روش های متنوع قتل عام
فقط میشه تنها نکته مثبت فیلم های رو در اجرای خوب سکانس های اکشن و درگیری دونست
این فیلم به جز عنوان رامبو و بازی بی رمق سیلوستره استالونه حرفی برای گفتن نداره
قسمت دوم جان ویک رو دوباره ببینید لذت بیشتری خواهید برد

رامبو اخرین خون  نلاش های هالیوود برای چنگ زدن و استفاده از برندهای قدیمی خودش رو  نشون میده 

تا بتونه از این کاراکترها دوباره استفاده کنه شاید یک کارگردان با ذوق گیر بیاد و بتونه فیلم خوبی بسازه
امتیاز پنج هم برای این فیلم زیاده

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۱ آذر ۹۸ ، ۲۳:۳۵
سجاد ابراهیمیان

Captain Marvel

مورد انتظارترین و مرموز ترین شخصیت مارول کمیکز رو امروز دیدم 

کسی که قرار برگ برنده اونجرز در نبرد و شکست تانوس باشه و همه چشم انتظار رونمایی از این قهرمان بودن

نسبت به تمام فیلم هایی که به عنوان پیش زمینه و معروفی یک قهرمان توسط مارول ساخته شده

اگر مرد مورچه ای رو حساب نکنیم ضعیف ترین فیلمی بود که دیدم از نظر داستان و شخصیت کاپیتان مارول

داستان خیلی سر راست و بدون هیچ گونه گیری داره گره های داستانی به راحتی باز میشه 

حادثه کشنده ای رخ نمیده که قهرمان رو در شرایط دشواری گیر بندازه تا زوایه های متفاوتی از لایه های شخصیتی کاراکتر رو بشه

همه گره های داستان با این دلیل که این شخصیت دچار فرامشوی شده و داره پازل های حافظه اش رو کنار هم قرار میده پاسخ داده میشه

در صورتی که برای آشنایی با این شخصیت باید داستان بهتری گفته بمی شد تا سوال های بی جوابی در مورد این شخصیت باقی نمونه

عجله ای که کمپانی مارول برای رسوندن کاپیتان مارول به اونجرز اخر بازی داشتند این ضعف رو بیشتر می کنه

کارول دنورز دشمنان مشترکی با سری نگهبانان کهکشان داره این ویژگی به راحتی باعث می شد کاپیتان مارول در سری نگهبانان حضور داشته باشه

یا می بایست فیلم پیش زمینه این قهرمان از استخوان بندی و معرفی بهتری از قدرت های کاپیتان مارول نشون میداد

تا به راحتی بشه یک قهرمان بزرگ و ناجی انسانها در برابر تانوس رو متصور شد

اگر بهترین حالت بخواهیم در مورد کاپیتان مارول نظر بدیم سوپرمن دنیای ماروله

 بیشتر قدرت و حالت هاش به سوپرمن میخوره قدرت فرا زمینی،قدرت پرواز،چشمان اتشین همه این قدرت ها رو در سوپرمن دیده بودیم

البته نه به طور کلی ولی به نظر من خیلی شبیه سوپرمن بود

در واقع سوپر زن مارول بود بهترین قهرمانان مارول هم به بتمن و سوپر نمی رسند

دومین ضعفی که مشاهده میشه بری لارسن اصلا به درد این نقش نمی خوره درسته برنده جایزه اسکاره

ولی نمی تونه شخصیت کاپیتان مارول رو به خوبی در بیاره و شخصیتی باور پذیری رو  نمایش بذاره

 همیشه فکر میکردم کاترین وینیاک لاگرتا سریال واینکینگ گزینه خیلی بهتریه الان مطمن تر شدم 

کاترین دنورز بیشتر این که یک شخصیت جدی و با ارداه باشه یک کاراکتر شوخ و بذله گوست که از قدرت های قرازمینی برخورداره

هچی برنامه ای برای شکست دشمنانش نداره همه چیز رو با قدرت بی نهایتش شکست میده رقیبی هم نداره

خیلی راحت تحت تاثیرعواطف احساسی قرار میگیره بری لارسن در نمایش سکانس های احساسی و درام هم جذابیتی نداره

اگر بازی اسکارلت جوهانسون رو در کنار بری لارسن قرار بدیدم تفاوت های زیادی رو خواهیم دید

 تزریق بی خود سکانس های طنز برای کمدی کردن بار داستانی فیلم در خیلی از سکانس ها نمکی به همراه نداره

درسته فیلم ثور رگناروک از این نسخه استفاده می کنه و تا حدودی هم موفق میشه

اما قرار نیست همه جذابیت و کشش ثور و مرد اهنی رو داشته باشند و در خلق سکانس های کمدی موفق عمل کنند

بزرگترین سوالی که بعد از دیدن فیلم اونجرز جنگ بی نهایت دیدم این بود که :

 آیا این کاپیتان مارول قراره تانوس رو شکست بده ؟

بدمنی که هیچ چیز نمی تونه سد راهش بشه بزرگترین قهرمانان اونجرز رو به راحتی شکست میده

 اگر کاپیتان مارول سلاح نهایی اونجرز برای شکست تانوس باشه 

و با امتیازی که ممکنه در فیلم اونجز آخر بازی به کاپیتان مارول داده بشه

 و به عنوان بزرگترین و قوی ترین قهرمان دنیای مارول شناخته بشه

 برای من یکی یک ناامیدی بزرگ خواهد بود چرا که این کاراکتر به هیچ وجه در حد تانوس نیست 

ایراد بزرگی و تاثیر گذاری که بیشتر متوجه این فیلم میشه به کارگردانی فیلم برمیگرده

کارگردانی و نویسندگی این فیلم زوج تازه واردی به نام های Anna Boden, Ryan Fleck برای سپرده میشه

 کسانی که تجربه ای زیادی در ساخت فیلم های بلاک باستر ندارند و در کل فیلم های سینمایی ندارند

بیشتر به خاطر کارگردانی قسمت هایی از سریال های تلویزیونی و فیلم متوسط Mississippi Grind معروف شدن

کارگردانی و نویسندگی این دو نفر باعث میشه به خوبی از ظرفیت های بازیگران و داستان فیلم استفاده نشه

در صورتی که اگر تجربه و نبوغ کافی برخودار بودن می تونستند بازی های بهتری،داستان و حوادث بهتری رو در طول فیلم بوجود بیارند

بازیگران بزرگ و نامداری مثل جود لاو،ساموئل ال جکسون،انت بگینگ،دی جیمون هانسو و بن مندلسون در این فیلم حضور داشتند

 به خوبی از تونایی و هنر بازیگران استفاده نمیشه به جز یکی دو تا از بازیگران باقی در حد معمولی بازی می کنند

طبق روال تمام فیلم های بلاک باستر کاپیتان مارول از سکانس پر زرق و برق و جذاب اکشن برخوداره که باعث میشه 

ضعف داستانی فیلم تا حدود زیادی به دست فراموشی سپرده بشه هیجان و گیرایی خوبی به فیلم تزریق بشه تا بینده سرگرم بشه

گریم و طراحی شخصیت های فضایی این فیلم در حد خیلی خوبی انجام شده مشخصه گریم های خیلی سنگینی داشتند

جلو های ویژه این فیلم هم از جذاب و چشم نواز هستند و در بالاترین سطح کیفی قرار دارند

یکی از نکات جذاب این فیلم بازی خیلی خوب ساموئل ال جکسون بود 

بازی قابل قبول و انرژیکی از خودش به نمایش میذاره در واقع یادم نمیاد ساموئل ال جسکون کی فیلم بد بازی کرده ؟ همیشه خوب بوده

نکته ای که خیلی به چشم میاد کاراکتر نیک فیوری در این فیلم جوان و در ابتدای تاسیس شیلد قرار داره

به همین منظوز باید باید ساموئل ال جکسون رو جوون میکردن و گریم متفاوتی رو به کار می گرفتند

جوان سازی کامپیوتری کاراکتر نیک فیوری خیلی عالی و تا حدودی بی نقص بوده این ویژگی  در تمام طول فیلم خودنمایی میکنه

مطمنا فیلم هایی با محوریت و داستان شخصیت های ابر قهرمانی میکس شده با جلوه های ویژه و بازیگران جذاب همیشه نسخه تماشاگر پسندی هستند

بیشتر مورد توجه و بازخورد قرار میگیره وباعث میشه سود مالی هنگفتی رو به همراه داشته باشه

 ولی کمتر فیلمی رو میشه در این زمینه مشاهده کرد که داستان دیدنی ای و ماندگاری داشته باشه

در هر صورت کسانی که طرفدار فیلم های ابرقهرمانی هستند

 از دیدن جلوه های ویژه جذاب این فیلم لذت خواهند برد و راضی خواهند بود

من به این فیلم امتیاز شش میدم







[/CENTER]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۸ ، ۱۷:۲۶
سجاد ابراهیمیان





برای خوب بودن یک فیلم میشه معیارهای زیادی رو نام برد و با نگرش و دیدگاه های مختلفی در این زمینه نظر داد

البته و به طور کلی همیشه یک ویژگی به تنهایی ضامن خوب بودن نیست اما چند ویژگی ضامن موفقیته یک فیلمه

بعضی از فیلم توانایی این رو دارند که حال ببینده رو خوب کنند و دقایق لذت بخشی و بوجود بیاورند

 کتاب سیز این قدرت رو داره و به خوبی از عهدش بر میاد این فیلم ویژگی های مثبت خیلی خوبی داره

 که باعث میشه با یک فیلم خوب و ارزشمند طرف باشیم باز ی های عالی و استادانه،کارگردانی در خور توجه 

موسیقی متن جذا و فیلم بردای چشم نواز از نکات قابل توجه این فیلمه .

کارگردانی پیتر فورلی خیلی یکدست و استادانه بود داستان فیلم هم کشش و گیرایی خیلی خوبی داره

به راحتی شما رو تحت تاثیر قرار میده و باعث میشه که برای دیدن فیلم اشتباق و هیجان داشته باشید

فیلم هم با زوایه دید متفاوتی به قضیه نژآدپرستی نگاه می کنه نیازی به شکنجه های کشنده نیست

 همین نکته باعث شده این فیلم جایزه اسکار بهترین فیلم رو به دست بیاره و بهترین فیلم سال بشه

بزرگترین و متماتر ترین ویژگی این فیلم که به نظر به کلی نادیده گرفته شد و بهش بهاد داده نمیشه 

این ویژگی بازی دلنشین و به یادماندنی ویگو مورتنسن در نقش تونی لیپه که برگ برنده این فیلمه

اگر بازی و پرستیژ ویگو مورتنسن رو از این فیلم بگیریم این فیلم به یک پازل ناقص تبدیل میشه 

که تمام پازل رو ناقص می کنه بازی نقش مکمل ماهرشا علی کمرنگ میشه و جذابیت فیلم کاهش پیدا می کنه

شخصیتی که دیدگاه عام پسند و تا حدودی نژادپرستانه داره اما مجبوره این دیدگاه رو نقض کنه

و تکامل پیدا کنه این پیشرفت جز دیدن افرادی بدتر از خودش بوجود نمیاد شخصیت تونی لیپ 

به وساطه حضور همسرش در محدوده خاکستری قرار می گیره و به سمت نژادپرستی کشنده سوق پیدا نمی کنه

تونی به خاطر مشکلات مالی قبول می کنه در نقش بانسر " بادیگارد" دان شرلی نوازنده معروف رو همراهی کنه

تضاد شخصیتی بین دو تیپ مخالف،تونی ادم عامی با یک شخص عصا قورت داده و افاده ای باعث میشه

فیلم در فضاهای کمدی قرار بگیره اما این باعث نمیشه که موضوع اصلی که نژادپرستی بوده،نادیده گرفته بشه

رشد شخصیت تونی از جایی شروع میشه که  می بینه دان شرلی ادم با ارزشیه با استعدادیه مورد احترامه

ولی این احترام فقط در ظاهر نشون داده میشه ادعا  فرهنگ و متمدن بودن شخصیت های سفیدپوست فقط

زمانی وجود داره که دان شرلی در حال نواختن پیانو قرار داره ولی بدون پیانو یک ادم سیاه پوسته که ارزشی چندانی نداره

در صورتی که این رفتار برای دان عادی شده ولی برای تونی غیر قابل درک نیست

حضور ماهرشا علی در نقش یک ادم عصا قورت داده و با ادا و اطواری که فقط در وجود سفیدپوستان دیده شده باعث میشه

شخصیت دان شرلی رو به خوبی به نمایش بذاره و برای به بلوغ رسیدن این شخصیت تلاش زیادی انجام میده

اوج این هنر رو هنگام پیانو زدن دان شرلی دید علی طوری پیانو میزنه که ناخوداگاه حس می کنید با یک نوازدنده پیانوی

چیره دست و حرفه ای سر و کار دارید و  بازیگر واقعا یک نوازنده پیانو درجه یکه و این هنر جزیی از خلاقیت وجودی خودشه

ترکیب ویگو مورتنسن و ماهرشا علی یکی از درخشان ترین تیم بازیگری رو در سال گذشته به وجود میاره

خیلی خوب با هم جفت و جور شدن و فضای های بازیگری زیادی برای هم بوجود میارند که باعث دیده شدن هر دوی اونا میشه

اما نکته ای که در این فیلم برای من خیلی جالب بود روشی بود که نویسنده و کارگردان برای نمایش رفتار نژاد پرستانه ارائه میده

اگر فیلمی مثل دوزاده سال بردگی استیو مک کوئین سعی داشته با سکانس های غیر انسانی مثل شکنجه اسیب های جسمی رو نشون بده

نابودی یک انسان رو به نمایش بذاره پیتر فورلی پا رو فراتر میذاره با استفاده استادانه از داستان و شغل شخصیت اصلی اسیب های روحی 

نژادپرستانه رو نشون میده سکانس هایی مثل استفاده از دستشویی های جداگانه،رستوران ها و هتل مخصوص افراد رنگین پوست

قانون Sundown Town باعث میشه شکنجه روحی رو نشون بده و خردشدن شخصیت درونی یک انسان رو نشون بده

انسانی که از روحی و وانی در هم شکسته است ویران شده و غرورش رو به بردگی کشیدن

این نوع شکنجه از داغ و مارک گذاشتن،شلاق زدن و بردگی کشنده تر و غیر انسانی تر می تونه باشه

یک نوع قتل نفس بدون هیچ گونه ردی که قاتل هیچ وقت به دست قانون گرفتار نخواهد شد

شکنجه جسمی به مرور زمان قابل تحمل شده و به دست فراموشی سپرده میشه عادت میشه ولی اسیب های روحی رو

به راحتینمیشه فراموش کرد  با اون کنار اومد این اسیب تاثیر خودش رو گذاشته و شخص رو شکنجه ابدی می کنه 

بدون هیچ گونه داغی انسان رو به بردگی می کشونه چرا که غرور یک انسان رو  به نابودی کشانده

حرکات و رفتار دان شرلی میتونه بر اثر رخ دادن رفتاری این شکلی بوده باشه به یک درجه بی حسی رسیده 

که باعث شده تحت تاثیر هیچ حرکت جدیدی قرار نگیره در صورتی که این رفتار برای تونی  تازه است و نمی تونه واکنش نشون نده

علاوه بر فیلمنامه خیلی خوب فیلم دیالوگ های سنگین و حساب شده شخصیت ها،حرف فیلم و کارگردان رو رساتر می کنند

بار داستانی فیلم رو بیشتر با احساس ببینده درک میشه کارگردان سعی کرده احساس هم ذات پنداری رو در ببینده زنده کنه

اینکار به خوبی در طول فیلم به کار گرفته شده و ببینده به عنوان تصمیم گیرنده نهایی در مورد کارکترها قضاوت می کنه

موقع دیدن این فیلم به حدی تحت تاثیر و غرق در بازی ویگو مورتنسن و ماهرشا علی،همراه با درام گیرای کتاب سبز قرار می گیرید

 که گذشت زمان رو فراموش می کنید چنان در حال و حوای فیلم غرق شده که تا به خودتون اومدید می بیند که فیلم رو به انتهاست

کمتر فیلمی این ویژگی رو داره حس رضایت و خرسندی رو به شما منتقل می کنه 

هنوز نمی تونم قبول کنم بازی استادانه ویگو مورتنسن مور قبول برگزارکنندگان جایزه اسکار قرار نگرفته

کتاب سبز یکی از بهترین فیلم های ساله حرف های زیادی برای گفتن داره نسبت به تمام فیلم هایی که نامزد

جایزه اسکار شدن شایسته تره حداقل امسال جزء بهرتین فیلم های سال قرار داره

ولی برای ماندگاری در ذهن سینما دوستان این توانایی رو نداره

 فیلم های بزرگتر از این فیلم وجود داره که با گذشت زمان تحت تاثیر قرار نمی گیرند

زمان گزندی به ابهت این نوع فیلم ها نمی رسونه و با گذشت زمان معروف تر هم می شوند

اما فکر می کنم گذشت زمان اثر فیلم رو کم می کنه ولی بازی های شخصیت های اصلی ماندگار تره

سال گذشته اسکار فیلم Three Billboards Outside Ebbing, Missouri رو نادیده گرفت و جایزه رو به فیلم شکل اب داد

متاسفانه امسال هم بازی خوب ویگو مورتنسن نادیده گرفته شده و به یغما میره

امتیازی که به این فیلم می تونم بدم امتیازی بین هشت و نه قرار داره دیدن این فیلم به همه دوستان پیشنهاد میشه

موسقی خوب،داستان و بازی های جذاب،کارگردانی و تدوین هنرمندانه رو در این فیلم خواهید کرد


برنده سه جایزه اسکار :

Best Motion Picture of the Year

بهترین فیلم سال

Best Performance by an Actor in a Supporting Role

بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای ماهرشا علی

بهترین فیلمنامه ارجینال

Best Original Screenplay


برنده سه جایزه گلدن گلوب :

بهترین فیلم سال

Best Screenplay - Motion Picture

بهترین فیلم موزیکال یا کمدی

Best Motion Picture - Musical or Comedy

بهترین بازیگر نقش مککل مرد

Best Performance by an Actor in a Supporting Role in a Motion Picture

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۰۱
سجاد ابراهیمیان



یکی جدیدترین ساخته های شبکه نت فلیکس ویولت بازساو با بازی جک جیلنهال و به کارگردانی دن گیلروی نام دارد

فیلم در ژانر فیلم های ترسناک،رازگونه قرار می گیرد دومین همکاری مشترک گیلروی و جیلنهال می باشد

داستان فیلم از جایی شروع میشه که یک شخص پیر به نام دیس میمیرد شخصی به نام جوزفینا جسد رو پیدا کرده

 و طی حوادثی بر خلاف وصیت دیس تابلوهای اون رو بر میداره و به کمک یک فروشنده به نام رودرا بازی رنه روسو قصد داره 

این تابلو های متفاوت و عجیب رو به فروش برسونه مورف وندروالت منتقد معروف قصد داره برروی شخصی ناشناخته

این نقاش تازه پیدا شده تحقیق و جستجو کنه خونریزی و داستان از اینجا شروع میشه

از نظر داستان فیلم در حد متوسطی قرار داره ایرادات جدی به داستان فیلم وارده 

عامل و دلیل  اصلی به راحتی برای بیننده رمز گشایی نمیشه و همانند فیلم BirdBox جوابی برای 

این نوع اپیدمی خشونت بار در دنیای هنر داده نمیشه فقط گفته میشه که این نقاشی ها

توسط دیس کشیده شده و هرکسی به نحوی در ارتباط با اثرهای دیس باشه  اسیب می بینه

علت این اتفاقات  این بوده که دیس در دوران کودکی و جوانی شخصیت نرمالی نداشته و گذشته تاریکی داشته 

در ساده ترین نوع فیلم های ترسناک سیر داستانی با ساده ترین ایده منطق داستانی فیلم نشون داده میشه

یکی تسخیر میشه یکی به یک کتاب شیطانی دست پیدا میکنه فضایی ها دست دارند

به هرنحوی برای ببینده دلیلی برای این حوادث ساخته میشه تا ذهن بیننده گمراه نشه

و به جای اینکه از سکانس های و حوادث  لذت ببره و باعث نشه که از بی منطقی روایی داستان گیج  بشه

کارگردان در تمام طول فیلم هیچ تلاشی برای پاسخ دادن به این سوال انجام نمیده مثل اینکه مجبور باشی این فیلم رو ببنی

چرا که دان گیلروی این فیلم رو ساخته جیک جلینهال رو داره و فیلم قبلی به نام شبگرد کار خوبی بوده همین کافیه

دوم یکی از اشتباهات بزرگ فیلم انتخاب زوای اشتون برای نقش جوزفینا بود به هیچ عنوان نمی تونه

این کاراکتر رو زنده کنه یک کاراکتر ساده رو به بدترین شکل و با بیشترین ادا و اطوار به نمایش میذاره

مثل داستان این فیلم این شخصیت هم در جا میزنه و نفس فیلم رو می گیره رو مخ ترین شخصیتی بود که در این چند وقته دیدم

به هیچ عنوان در حد یک بازیگر کاربلد نبوده و نتونسته نقش جوزفینا رو در بیاره نسبت به تمام بازیگران فیلم

در سطح پایینی قرار داره و این نقش فراتر از توانایی این بازیگر بوده برای بازی در این مورد لطف قرار گرفته

یک نکته که در بطن فیلم قرار داره اینه که کسانی که به نوعی هنرمند هستند و دستی در کارهای هنری دارند

مورد اسیب قرار نمی گیرند چرا به ارزش واقعی هنر واقف هستند چه به عنوان یک هنرمند رو به افول به نام پیرز 

که در فیلم دیگر شبکه نت فلیکس بیرد باکس بازی قابل قبلی داشته اینجا هم حضور داره

یا دیگر کاراکتر دمریش تحت تاثیر حوادث شیطانی فیلم قرار نمی گیره ولی کارگزارها،کلکسیونرها

منتقدین هدف اول این حوادث هستند که با قیمت گذاشتن برای روی هنر به ثروت دست پیدا می کنند

یا منتقدینی که بی رحمانه یک اثری هنری بر اساس نگرشی که دارند می کوبند مجازات می شوند

بازی جیلنهال در این فیلم نسبت به فیلم های قبلی و نزدیک به این سبک مثل ویرانی،حیوانات شب زی

 شبگرد در سطح خیلی پایین تری داره شخصیتی که نشون میده زیاد قابل درک نیست از نظر این که

شخصیت دوگانگی رفتاری خاصی داره و یک منتقد معروف هم هست بازی طبیعی و روان نیست

هنگام دیدن ویولت بازساو نوع رفتار مورف برای من به شخصیت التون جان خواننده نامی نزدیک بود

ولی در اواسط فیلم که منتقد به یک شکار تبدیل میشه و رفتار انسانی نمایان میشه گوشه از استاندارد

بازیگری خودش رو به نمایش میذاره البته شخصیت مورف نقش اول داستان فیلم نیست کاراکتر دیده نشده دیس نقش اوله

نکته خوبی که در این فیلم دیدم فیلمبرداری رابرت السویت بود که در برداشت نمای نزدیک از کاراکترها

به کارگیری و استفاده از تصاویری با زاویه دید گسنرده به صورت برداشت های هوایی،فیلمبردای در محیط های بسته

مثل موزه ها و گالری ها با جزئیات و  به صورت طبیعی فیلمبرداری شده که بهترین ویژگی این فیلم بود

ویولت بازساو در محدوده فیلمهایی قرار داره که قصد داره نو اوری داشته باشه حرف زیادی برا گفتن داشته باشه

ولی به هیچ کدام از چیزهایی که ادا داره نمی رسه نه متکی به قدرت بازیگران فیلم می تونه باشه

نه هنر کارگردانی دان گیلوری فیلم رو از سردرگمی بیرون می کشه فقط ایده خوبی داشتند

 ولی در عمل از این ایده به درستی استفاه نکردن از من فقط برای یکبار دیدن خوبه

با یک کار متوسط روبرو هستیم من به این فیلم پنج میدم 







۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۷ ، ۱۹:۰۱
سجاد ابراهیمیان





فیلم موتورهای فانی به کارگردانی کریستین ریورز Christian Rivers در دنیای پسا اخرزمانی رخ میده

دنیا بر اثر یک جنگ که به نام جنگ شصت دقیقه ای نامیده می شود نابود شده

بازماندگان در شهرهای متحرکی زندگی می کنند که برای بقا،شهرها و منابع باقیمانده رو شکار می کنند

داستان در شهر متحرکی به نام لندن می گذرد که قصد دارد تمام شهرهای متحرک رو تصرف کند

یکی از مورد انتظارترین فیلم هایی بود که برای دیدنش  انتظار می کشیدم فقط به خاطر اسم پیتر جکسون به عنوان

نویسنده و تهیه کننده این اثر و کارگردان فیلم که مدیر جلوه های ویژه تمام سری ارباب حلقه ها و هابیت بود

فیلم از نظر جلوه های ویژه در سطح بالایی قرار داره هیچ کم و کاستی وجود نداره خوب کار شده

از نظر من این فیلم سه ایراد بزرگ و کشنده این اثر داشته که باعث شده به یک بلاک باستر موفق تبدیل نشه

اول اینکه کارگردان فیلم اولی برای این پروژه کارایی نداشت دقیقا بیشتر از یک مدیر تولید خلاق فراتر نرفته

این فیلم به ابزاری به جز استفاده از جلوه های ویژه نیاز داشت که کارگردان این عنصر رو نتونسته به کار بگیره

دوم استفاده ار بازیگران کم نام و نشان باعث شده فیلم جذاب و گیرایی خوبی نداشته باشه و به یک اثر قوی تبدیل نشه

نه اینکه نباید به هیچ بازیگر تازه کاری قدرت عرض اندام داد در واقع باید به کسی استعداد داره کمک کرد 

بها داد تا توانایی خودش رو بروز بده اما به وقتش تا بتونه باعث پیشرفت در کارنامه بازیگریش و دیه شدن بشه

بیشتر بازیگران نقش های اصلی و تاثیر گذار این قدرت و توانایی نقش اول بودن رو نداشتند

 بازیگران سریال های تلویزیونی بریتانیا هستند هیرا هلمار Hera Hilmar بازیگر سریال شیاطین داوینچی

جیهائه Jihae خواننده و بازیگر کره ای که بدترین انتخاب این فیلم بود که نتونسته کاراکتر انا فنگ رو خوب و باور پذیر در بیاره

یکی از کاراکترهای اصلی این فیلم شخصیت فنگ بود رابرت شیهان بازیگر سریال Misfits از نقش های اصلی این فیلم بودن

نقش ها فراتر از توانایی های این بازیگران بود حتی انتخاب بازیگران کهنه کار برای بعضی از کاراکترها قابل قبول نبود

بازیگر بزرگی مثل هوگو ویوینگ هم قدرت و کاریزمای یک بدمن به تمام معنا رو در این فیلم نشون نداده

شاید از این بازیگر و بازیگران به خوبی استفاده نشده که بازم به کارگردان فیلم بر میگرده و یک ایراد بزرگه

سوم اینکه داستان لایه ها و حوادث زیادی رو شامل میشه که به طور جذابی در طول فیلم به کارگرفته نمیشه

در واقع میشه گفت بدون حوادثی که در گذشته رخ داده و اینده شخصیت ها و داستان فیلم رو تحت تاثیر قرار میده

 هیچ تغییری در روند داستان و شخصیت ها به وجود نمیاره قدرت داستان گویی فیلم و ارتباط بین حوادث در حد بالیوود قرار داره

البته وقتی اثری با تکیه بر استفاده از بازیگران اسیایی و اروپایی و ربط دادن داستان به این کاراکترها رخ میده

حوادث بر اساس کاراکتراهای غیر امریکایی رخ میده فیلم برش کافی در بازار نداره و ساختار نامنسجم فیلم این ایراد رو تکمیل می کنه

کلا انتخاب بازیگر در این فیلم بسیار ناامید کننده است انگار پیتر جکسون هیچ کاری با این فیلم نداره 

نکته ای که باید در نظر گرفت فراتر از اسم پیتر جکسون در این فیلم استفاده ای نشده

 و سبک و روش فیلم سازی و قدرت کارگردانی شخص بزرگ و باتجربه ای مثل پیتر جکسون در این فیلم دیده نمیشه

اگر شخصی مثل پبتر جکسون این فیلم رو می ساخت همه چیز فرق می کرد  اما با انتخاب کریستین ریورز

تمام ایده و جذابیت داستانی این کتاب به هدر میره هم شروع ناامید کننده برای کارگردان فیلم رخ میده

اگر به فیلم های متکی به جلوه های ویژه پر از زرق و برق علاقه دارید این فیلم شما رو راضی می کنه

اما اگر یک فیلم با ایده و داستان خلاقانه علاقه دارید این فیلم شما رو راضی نخواهد کرد

دقیقا میشه گفت خلاقیتی در این فیلم وجود نداره


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۷ ، ۱۴:۱۴
سجاد ابراهیمیان


دانلود فیلم Black 47 2018
      


وقتی تصمیم میگیرم یک فیلم رو شروع کنم اگر این حس بهم دست داد فیلم خوبیه این باعث و انگیره دیدن و ادامه میشه

اگر تکته یا ایده و حرف جدیدی در ابتدای فیلم نبینم با بدبینی فیلم رو ادامه میدم 

اگر تا بیست دقیقه ابتدایی فیلم تکونی به هم نده و جذبش نشم ادامش نمیدم یا از گزینه فوروارد استفاده می کنم

بیشتر اوقات این حس به خوبی کمک میکنه و به کارم میاد 

کلا سبک و ژانر فیلم برای من فرقی نداره فیلم باید حرفی برای گفتن داشته باشه هرچی میخوادب اشه

حس کنمارزش وقت گذاشتن روداشته باشه Black '47 ویژگی های یک فیلم خوب رو داشت راضی کننده بود

فیلم از جایی شروع میشه  که فینی یک رنجر ایرلندیه که در ارتش بریتانیا خدمت می کنه قصد دیدن مادرش رو داره

قحطی و گرسنگی بیشتر مردم بی خانمان و اواره کرده و مردم تحت بردگی لردهای پولدار منطقه قرار دارند

 خانواده فینی توسط لرد کارمایکل از زمینشون اجدادیشون بیرون رانده می شوند اینکار باعث میشه 

اتفاق تراژدیک و غمناکی برای برادر زاده فینی رخ بده اینکار باعث میشه

 که فینی از تمام تجربیات و مهارت هایی که در ارتش یاد گرفته برای انتقام گرفتن استفاده کنه

فینی به دلیل درگیری با افراد لرد کارمای ل مجرم شناخته میشه و تحت تعقیب قرار میگیره

برای این کار از فرمانده سابقش هانا با بازی" Hugo Weaving " کمک گرفته میشه

داستان و اتفاقاتی که در این میان رخ میده ریتم و کشش داستانی فیلم در حد خوبی بالا نگه میداره

فیلم از روایت و فیلمنامه خیلی خوبی برخورداره که تا انتها ریتم منسجم خودش رو حفط می کنه و از زیاده گویی پرهیز می کنه

و اسیر شعار زدگی یا  قهرمان سازی های ابکی قرار نمی گیره و قصد نداره بار احساسی فیلم رو بی خود بالا ببره

داستان از پیوستگی خوبی برخودارن حوادث و شخصیت های فرعی به خوبی به پیشبرد داستان کمک می کنند

 کاراکترها واقعی و باور پذیر بوده و به خوبی توسط تیم بازیگری به نمایش گذاشته میشه 

 بازی هوگو ویوینگ بازیگر ماتریکس و جیمز فرش ویل بازیگر نقش وینی و استیفن ری بازیگر فیلم وی برای انتقام بسیار قابل قبول بوده

در اصل می تونم بگم یکی از ویژگی های بارز این فیلم که بعد دیدن در ذهنم موندگار دشه بازی خیلی خوب و یکدست جیمز فرش ویل بود

برای اولین بار بود که از این بازیگر فیلم می بینم خیلی سرتر از هو ویوینگ بزرگ بازی کرده بود برای این نقش بهترین انتخاب بود

یکی از نکات قابل توجه این فیلم لوکیشن و طراحی صحنه این فیلم بود که سکانس ها ی فیلم خیلی به واقعیت نزدیک بودن

و فضای تیره و تار فیلم رو به خوبی به نمایش میذاره و برای واقعیت بخشیدن به سکانسهای فیلم ریز بینی و خلاقیت خوبی به کار بردن

تعقیب و گریز و شکار کسانی که در سرکوب خانواده فینی دست داشتند پایه و اساس فیلم قرار داره

با گذشت زمان فیلم انتقام شخصی به یک حرکت رابین هودی تبدیل میشه که قصد داره جلوی زور و ستم قرار بگیره

این حرکت باعث میشه غول بزرگ اشرافی گری ابهت خودش رو از دست بده

ششمین کار لنس الی به بهترین اثر کارگردن تبدیل شده و تجربه و اثر قابل قبولی رو در کارنامه هنریش به ثیت می رسونه

نشون میده که اگر یک داستان به ظاهر تکراری از دیدگاه و زاویه دید مناسبی نشون داده بشه 

توانایی تبدیل شدن به یک اثر تاثیری گذار و تماشاگر پسند رو خواهد داشت

از دیدن این فلم پشیمان نخواهید شد


فیلم هایی که باید دید


بیست و هفتم

آذر 

 نود هفت


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۷ ، ۲۳:۵۶
سجاد ابراهیمیان


 Mission : Impossible.Fallout 


کارگردان :

Christopher McQuarrie

بازیگران :

Rebecca Ferguson

Tom Cruise

Vanessa Kirby

Henry Cavill

Angela Bassett

Michelle Monaghan

Alec Baldwin

Simon Pegg


8.0/10


Mission.Impossible.Fallout.(2018).Imax.1080p.BluRay.X265.10bit Tigole

Size 6.2 GB

http://fileflares.com/s131d4hcxm83

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۰۰:۴۴
سجاد ابراهیمیان


شوکه کننده ترین بلاک باستری بود که تا حالا دیدم پایان غم انگیز و تلخی داشت

در واقع میشه این جور گفت که از پایان حماسی و احساسی خوبی برخوردار بود

بیشتر از اینکه دچار غم بشیم حس سردرگمی و ناامیدی شخصیت های باقیمونده رو خواهید داشت

در پایان شما هم یک بازمانده از ویرانه های یک فیلم بزرگ خواهید بود که دچار خماری شدید

مثل سریال گیم اوف ترونز خیلی از شخصیت ها رو از لب تیغ گذروند بدون هیچ گونه رحم و گذشتی

سکانس های اخر فیلم رو با بهت نگاه میکردم باور نمی شد مارول خیلی راحت داره

بسیاری از قهرمانانش رو سلاخی میکنه شخصیت هایی که در دنیای سینمایی مارول بسیار پرطرفدار

و پولساز هستند و هرکدوم فیلم مستقل و داستانی مجزایی دارند سلاخی کردن این همه کاراکتر

دل و جرات بسیار و هوشمندی و اینده نگری پر ریسکی رو نیاز داره مطمنا برنامه خاصی برای دنیای اونجرز دارند

از سال دو هزار هشت میلادی بود که مارول فاز جدید فیلم های قهرمانانه خودش رو با هالک شگفت انگیز

و ایرون من شروع کرد نزدیک به ده سال طول کشید تا انتظار و کنجکاوی تمام فیلم دوستان مخصوصا طرفداران مارول

برای اشنایی  ودیدن روی ماه سیاه تانوس در دنیای مارول به سر برسه

شخصیتی که تا قسمت اول انتقامجویان شناخت زیادی ازش نداشتیم و گمنام بود

ولی به یکباره تمام  دنیای سینمایی مارول با حضور همه قهرمانانش رو بهم پیوند میده

واقعا میشه گفت ارزش اینهمه وقت و زمان رو داشت حس کنجکاوی و خواستن طرفداران مارول در این فیلم به خوبی برطرف میشه

تانوس به اون وحشت و پلیدی که گفته شده بود و هیچ رحمی برای رسیدن به هدفش نداره

بدمن ترین شخصیتی که در دنیای سینما دیدم جوکر هیث لجر بود الان دومین بدمن رو میشه تانوس جاش برولین دونست

واقعا انتخاب به جا و درستی بود اوایل از این انتخاب سرخورده شده بودم ولی الان دقیقا میدونم اشتباه کردم

درسته تمام شخصیت تانوس با جلوه های ویژه کامپیوتری ساخته شده ولی بازی و استاپ موشن این بر عهده جاش برولین بود

صدای برولین در و روح و حرکات تانوس وجود داره،تاثیر گذاره و شما هیچ وقت این حس که این کاراکتر با ریانه ساخته شده رو نخواهید داشت

همه چیز این فیلم عالی بود کارگردانی عالی ،بازی های درخشان،جلوه های ویژه بزرگ و دیدنی،موسیقی متن عالی

و بیش از همه اون چیزی که باعث شد نزدیک به دو ساعت از دیدن این فیلم لذت ببرم بر عکس تمام بلاک باسترها

این بود که این فیلم فیلمنامه و داستان نسبتا خوبی و قابل قبولی داشت نمیشه زیاد ازش ایراد گرفت خیلی خوب بود

برادران روسو نشون دادن خوره و متخصص ساختن فیلم های پرهزینه با پتانسیل بالای پولسازی و جذابیت هستند

کنترل و بکارگیری اینهمه شخصیت و کاراکتر کار هر کسی نیست 

و هر کارگردانی نمی تونه از ویژگی و تیغ دو لبه به خوبی استفاده کنه

هر یک از شخصیت ها فیلم های جداگانه ای دارند دوست و دشمنان خاص خودشون رو دارند

قرار گرفتن و یکسان سازی داستان برای استفاده از تمام شخصیت های موجود در این فیلم کار اسونی نیست و به راحتی شدنی نیست

چیزی نزدیک به ده سال و ساخت بیست فیلم به علاوه چند مشت دلار ناقابل نیازه تا به این داستان این فیلم برسید

 وقتی موسیقی متن پایانی فیلم رو گوش میکردم ریتم موزیک برام اشنا بود فکر میکنم

 کپی برابر اصلی از رامین جوادی بود دقیقا حس میکردم اهنگ Hold the Door  گوش میدم دقیقا نمیدونم


اگر طرفدار فیلم های تخیلی و قهرمانانه هستید از دیدن این فیلم لذت خواهید برد شک نکنید

 اگر با دید منفی و بی انگیزه ای این فیلم رو ببینید در پایان این حس رو خواهید داشت که یک فیلم سرگرم کننده دیدید

ارزش وقت گذاشتن رو داشته و نسبت به خیلی از فیلم های بی سرو ته تجاری بهتر و جذاب تر بوده


این فیلم رو با بهترین کیفیت ممکن صدا و تصویر تماشا کنید جلوه های ویژه چشم نوازی داره

مارول استودیو برای ساخت این فیلم سنگ تمام گذاشته و خوب هم پول در اورده نوش جونش باشه

امیدورام دی سی کمپانی هم پس از دیدن این فیلم به خودش بیاد و انتخاب های بهتر و دیدنی تر داشته باشه


من به این فیلم نه میدم

از دیدن این فیلم بسی لذت بردم 




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۷ ، ۰۰:۱۱
سجاد ابراهیمیان


یکی از بی خودترین و بی مزه ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران

هیچ حرفی برای گفتن نداره هیچ چیزی وجود نداره که فکر کنی داری

از وقتت به درستی استفاده میکنی،راضی هستی و ارزش وقت گذاشتن رو داره

یکی از بدترین اشتباهاتی که در جهان سینمایی ما رخ میده این می تونه باشه 

که یک نویسنده یا کارگردان سعی کنه فیلم سیاسی بسازه مخصوصا کمدی و امید داشته باشه

از زیر تیغ سانسور به راحتی و بدون اینکه داستان سلاخی نشه به سلامت و بدون ترکش رد بشه اصلا شدنی نیست

کارگردان برای اینکه فیلم و داستان قربانی نشه فقط یک تیتر اصلی رو از داستان رو بر میداره چند تا سکانس ساده و بدون ایراد طراحی می کنه

و بر اساس  ایده وداستانی که پرداخته یک فیلم بلند می سازه البته این مواد برای ساختن یک فیلم پرفروش کافی نیست

برای اینکه فروش فیلم رو تضمین کنه یک بازیگر مثلا رضا عطاران رو انتخاب می کنند بازیگری که فیلم هاش خوب می فروشه

  با تکیه بر ذات بازیگری مثل رضا عطاران داستان فیلم رو جلو می برند بدون اینکه نیازی به نو آوری و خلاقیت باشه

در تمام سکانس ها و در حضور همه شخصیت ها مانور روی بازی و شخصیت عطاران قرار داره

این فیلم فقط یک بازیگر داره و و فقط این بازیگر قراره پولساز باشه

 سکانس هایی که هومن سیدی حضور داشت خیلی بهتر بود ولی خیلی کافی نبود

فیلم جوری پش میره که اصلا فکر میکردم کارگردانی وجود نداره برای اینکه هیچ تغییری در روال فیلم رخ نداده بود

فقط تو کشور ما میشه بازیگر مثل مهران احمدی یک شبه و بعا از یک خواب خوب تبدیل به یک کارگردان بشه 

شوخی بی مزه کاراکترهای خام و بی اثر،داستان بی رمق و تکراری،لودگی بیش از حد از نکات بارز این فیلمه 

این فیلم به زور و با ارفاق برای یک بار دیدن خوبه من که این طور فکر می کنم

بی انصافی نباشه دو سه دیالوگ خوب داشت دو سه سکانس خنده دار هم مشاهده میشه

فیلم من سالوادر نیستم بازی بازی رضا عطاران خیلی بهتر بود

بدترین و ناامیدکننده ترین سکانسی که دیدم شوخی با کاراکتر استیو مک کوئین و فیلم پاپیون بود



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۱۹
سجاد ابراهیمیان